دختری 23 ساله هستم خواستگار دارم اما با اینکه چهره ام خوبه و خانواده تحصیل کرده و متدینی دارم اما غیر از یک نفر که بد قیافه بود هیچکس منو نپسندیده نمی دونم چه اشکالی دارم سنم داره کم کم بالا میره خواهر کوچک تری دارم که خانوادم بخاطر من خواستگاراشو رد می کنن حتی بهم اصرار دارن به خواستگاری که به هیچ وجه نپسندیدم جواب مثبت بدم  به همین خاطر اعتماد به نفسم خیلی پایین اومده باید چه کار کنم؟

جواب :

سلام

اولین کاری که باید بکنید اینه که از حالت عجله در بیاید و توجه کنید که شما سنتون هنوز خیلی بالا نرفته و وقت دارید چون اگه عجله کنید اولا : ممکنه به انتخاب بد دچار بشید و یه عمر زجر بکشید

و ثانیا: از نظر اعصابی هم بیشتر لطمه بخورید و دچار افسردگی شدید بشید و به تدریج در ظاهر و چهره شما اثر منفی بذاره که بیشتر موجب عدم انتخاب شما بشه  

پس لازمه که هرچه سریع تر از حال عجله در بیاید و اولین کاری که باید بکنید اینه که به خونواده بگید که اگه برای خواهرتون خواستگار اومد بخاطر شما صبر نکنن

کی گفته که باید اول دختر بزرگتر شوهر کنه بعد نوبت به کوچکتر برسه، اگه خدای نکرده سالها گذشت و شما ازدواج نکردید چرا باید ازدواج خواهر شما عقب بیفته، یا چرا باید شما بخاطر خواهرتون به هر موردی اگه مناسب هم نباشه باید بله بگید؟

کجای قران یا دین گفته شده که باید ازدواج دختر بزرگتر باید اول باشه- بلکه برعکسش در قران در قصه حضرت موسی و شعیب اومده – در ثانی مگه از مشیت الهی خبر دارید شابد ازدواج خواهرتون کلید باز شدن بخت شما باشه .

از این گذشته شما با اصرار بر اینکه راضی به ازدواج خواهرتون قبل از خودتون هستید دلشو شاد کنید تا خدا انشا الله دل خودتون رو هم به زودی شاد کنه  

کار بعدی برای رفع عجله و آروم شدن اینه که - بعد از اینکه هر تلاشی رو که می تونستید برای ازدواجتون انجام دادید - کار ازدواجتون رو به یه کارپرداز توانا و امین و قوی و حکیم که دلهای همه انسانها در ید قدرتشه بسپرید یعنی از خدا بخواید و بهش بگید من اون قدری که می تونم تلاش می کنم و حرکت می کنم ولی بقیه اش با خودت هرجور و هر وقت که صلاح بود خودت درستش کن

اگه این کار رو بکنید واقعا آروم می شید و شادابیتون برمی گرده چون احساس می کنید از کسی کمک خواستید و کارتون رو بهش سپردید که همه کار ازش بر میاد و خیر شما رو هم می خواد و از مادر هم مهربون تره و همچنین بلده که چه جور انجامش بده پس اگه تاخیر می اندازه لابد یه صلاحی هست و مصلحتی در کاره که شما نمی دونید  

این رو هم توجه کنید که درسته ظاهر در مورد پسند قرار گرفتن نقش بسیار داره اما پسند ظاهر در مورد خیلیا سلیقه ای است و به قول معروف "باید علف به دهن بزی مزه کنه" یعنی قیافه یه دختر رو که زیبا هم هست ممکنه یکی بپسنده اما دیگری نه

نکته دیگه اینکه در خواستگاری – در صورت وجود سه شرط - دختر لازم نیست کاملا پوشیده باشه و فقط صورتش پیدا باشه و خواستگار می تونه در خواست کنه که موهای او رو هم ببینه یا اینکه بگه دختر لباس زیبایی بپوشه و بدون روسری و فقط با یه چادر نازک جلوی خواستگار حاضر بشه

 اون سه شرط که در تحریر الوسیله امام خمینی (ره) اومده اینه : اول قصد خواستگار از نگاه کردن پسندیدن باشه نه لذت بردن دوم: احتمال بده که اگر او را ببینه آگاهیش نسبت به او بیشتر مى شه و بهتر می تونه برای ازدواج تصمیم بگیره سوم احتمال بده که دختر با درخواستش موافقت می کنه

نکته آخر هم اینکه پسندیدن دختر فقط به ظاهرش نیست چون ممکنه که دختر از نظر چهره مشکلی نداشته باشه و خواستگار اونو بپسنده اما علل دیگه ای برای عدم پسند وجود داشته باشه مثل اینکه دختر یا خونواده اش برخوردشون نا مناسب باشه و یا شرایطی بذارن که خواستگار رو فراری بده

در این صورت اگه علت رو می دونن در جهت رفعش اقدام کنن اما اگه نمی دونن در صورتی که می تونن به طور غیر مستقیم علت نپسندیدن خواستگارا رو بپرسن تا مشکل رو برای خواستگاریهای بعدی حل کنن

من به  همه پسرا بی اعتماد شدم نمی تونم عشق  هیچ کسی رو قبول  کنم  بدبین شدم  چی کار کنم؟

جواب :

سلام دخترم

البته بی اعتمادی و بدبینی به همه پسرا درست نیست اما به نظر من نتیجه اش بد نیست چون عیبی نداره که عشق کسی رو قبول نکنی بلکه خوب هم هست و برای یه دختر همین هم درسته که تا قبل ازدواج گرفتار هیچ عشق بی سر انجامی نشه چون اولین عشق که اثر گذار ترین و موندگار ترین عشقه فقط باید نثار کسی بشه که قراره یه عمر باهاش زندگی کنه

شاید بگی که بدبینم و اظهار عشق رو برای ازدواج هم نمی تونم قبول کنم عرض می کنم درستش هم همینه که عشق هیچ کس رو قبل ازدواج قبول نکنی تا زمانی که رسما جلو بیاد و اثبات کنه قصد بدی نداره و می خواد ازدواج کنه و نمی خواد به بهانه ازدواج تو رو ملعبه دست خودش قرار بده و بعدم بره پشت سرشو نگاه نکنه پس اگه اعتماد سازی کرد بعدش از عشق می شه حرف زد

بلکه بالاترش رو بگم اصلا برای ازدواج نیاز نیست که اول عاشق بشی چون عشق قبل ازدواج کور کننده و مضره عشق اصلی مال بعد ازدواجه و بس ، پس قبل ازدواج فقط عقل و بعد ازدواج فقط عشق

خلاصه اینکه این بدبینی رو قدر بدون که خیلی نعمته چون اگرچه نمی ذاره به خواست دیگران جواب مثبت بدی اما از طرف دیگه از مکر و حیله کسایی که قصد سوء دارن حفظت می کنه

موفق باشی

بیشتر از 1ساله با 1بسرِی اشنا شدم.البته2و3 سال طول کشید تا قبول کنم!به نظرم خیلی خوبه..بیش از حد بهم محبت میکنه..ولی من برعکس اون زیاد تحویلش نمیگیرم!راستش دسته خودمم نیس!بیش از حد مغرورم..همه دوستام ارزوشونه همچین bf ای داشته باشن!نمیتونین باور کنین چقدر دوسش دارم..ولی میترسم بگم دوسش دارم که اگه فردا نشد ادامه بدیم و همه چی تموم شدیا اینکه خودش ازم سیر شد فک نکنه 1روزی چقدر دوسش داشتم!تو این 1سال من بیشتر از 3و4 بار بهش زنگ نزدم!تا اون اس ام اس نده من بهش نمیدم!در صورتی که همیشه از این بابت ناراحته..حالام نمیدونم کارام درست بوده!یا اینکه بیش از حد باهاش خشک بودم و امکان داره از دستم خسته شه!؟فقط همیشه میترسم 1روز از دستش بدم..من 19 سالمه اونم 22.خیلی اصرار داره خونوادهها باهم اشنا شن!ولی من قبول نمیکنم!راستش میدونم خونوادم با شرایط فعلی قبولش نمی کنن!منم فعلا تا چن سال قصد ازدواج ندارم..لطفا راهنماییم کنید!؟

جواب :

سلام

معمولا خیلی راه ندادن دختر به پسر شوقش رو بیشتر می کنه مگر اینکه به اصل عشقش شک کنه بنا بر این اگه گاهی هم بهش رو نشون بده و تحویلش بگیره برای تداوم عشق او معمولا کافیه البته به شرطی که این دوران زیاد طول نکشه اما با توجه به اینکه شما می گی قصد ازدواج تا چند سال اینده رو نداری امکان کم شدن عشق و علاقه پسر در طول زمان وجود داره چون وقتی که محدودیت در زمینه ارتباط بین دختر و پسر هست بعد یه مدت ممکنه برای پسر تکراری بشه و احساس کنه که این ارتباط کلامی دیگه مثل قبل باصطلاح حال نمی ده و اگر دختر بهش راه نده که حرفای محرک بزنه یا اینکه ارتباط دیداری و... برقرار کنه ممکنه که میلش به دختر کم بشه و احساس کنه مثل قبل دوستش نداره و در نتیجه کمتر اظهار عشق کنه و تماس بگیره و دختر که عاشقه امکان داره که برای اینکه او رو از دست نده شروع به اظهار علاقه بیشتر کنه و به جای مطلوب بودن طالب بشه و با این کار صد درجه در دور کردن پسر از خودش موثره چون اگه پسر احساس کنه که دختر بیشتر از اونی که اون علاقه داره دوستش داره عقب نشینی می کنه و می ذاره طاقچه بالا

بنا بر این اگه می خوای که رابطه احیانا به جای نادرست کشیده نشه یا احیانا اظهار علاقه اش کم نشه که مجبور بشی تو جلو بری و در نتیجه با عقب نشینی اون از دستش بدی ، یکی از دو کار رو انجام بده : یا تصمیمت رو برای ازدواج نکردن عوض کن و بهش بگو به همراه خانواده خواستگاریت بیاد و اگه نمی تونی یا نمی خوای ازدواج کنی باهاش قطع رابطه کن و بهش بگو که بره و چند سال دیگه که خواستی ازدواج کنی بیاد

البته اگه خواستی ازدواج کنی فکر مخالفت خونواده نباش چون اون امکان حلش هست به دلیل اینکه وقتی اونا به خواستگاری تو اومدند ممکنه بتونند رضایت پدر مادر شما رو در زمینه شرایط به دست بیارن و پدر مادر تو قبول کنند

salam man ba 1pesari 8sal 2st bodam ama too in 2sal akhar 1joraii azash zade shodam 1salam hast k rabetamoon ghate ama chand bar omade khastegarim nemi2nam aya bade ezdevaj mitonam bazam 2sesh dashte basham ya na sare 2rahi gir kardam age na2nam 2sesh dashte basham badan che etefaghi miofte pesare khobie hame razian ama man tardid daram komakam

konid lotfan

سلام

در ازدواج مهم اینه که اونو بپسندی یعنی به دلت بشینه به حدی که دوست داشته باشی که همسرت بشه اگه این مقدار بهش تمایل داری بهش بله بگو اما اگه اصلا هیچ میلی بهش نداری و دلت نمی گه زنش بشو ، ازدواجت ریسک داره چون ممکنه که بعدا بهش علاقه مند نشی

در مورد علت زده شدنت چیزی ننوشتی ولی اگه می تونی خودت بررسی کن ببین می تونی علتش رو رفع کنی و بهش تمایل پیدا کنی یا نه

موفق باشید