سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رایحه ظهور زنجان
 

_ رابطه جنسی :

این مسئله همواره یکی از مهمترین مسائل مشکل ساز بین زن و مردهاست.فردی که میل جنسی بالایی دارد همواره فرد مقابل خود را به خاطر میل جنسی کمتر سرزنش می کند. این مسئله به دو طرف فشار وارد می کند و اگر در طولانی مدت برای آن راه حلی پیدا نشود منجر به جدایی زناشویی و نهایتا جدایی عاطفی بین آنها خواهد شد. هر دو طرف در زندگی احساس ناامنی و حسادت می کنند و از زندگی زناشویی شان رضایت حاصل نمی کنند.

راه حل :

به یک مشاور خانواده مراجعه کنید.

_ پول :

مهمترین مشکل بین زوج های امروز “پول” است. یک طرف م یخواهد پول را خرج کند و طرف دیگر می خواهد آن را پس انداز کند. یک طرف خوب پول در می آورد و دیگری نه و.

راه حل :

اگر زوج ها بتوانند یاد بگیرند که با یکدیگر برنامه ریزی کنند این مسائل بوجود نخواهد آمد. به عنوان مثال ،می توانند مقداری از پول را خرج و باقیمانده را پس انداز کنند.در ضمن ، بار مالی خانواده نباید بر دوش یک نفر باشد.

_ مسئولیت پذیری :

یکی از طرفین به نظافت و مسائل خانه اهمیت زیادی داده و دیگری هیچ اهمیتی برای این موضوع قائل نیست.

راه حل :

اگر همسرتان به تمیزی و نظافت خانه اهمیتی نمی دهد از او طلب کمک کنید. صراحتا از او درخواست کنید که به شما کمی کمک کند تا بتواند در حس مسئولیت پذیری نسبت به تمیزی و نظافت خانه مشترک تان با شما شریک باشد.

 

_ تربیت فرزندان :

این مسئله نیز یکی دیگر از مهمتریم مسائلی است که بین زن و شوهر ها اختلاف ایجاد می کند. هر کدام از آنها سعی می کنند فرزندشان را مطابق با نظر و روش خود تربیت کنند.

راه حل :

توصیه می کنیم حداقل یکسال قبل از تصمیم به بچه دار شدن در مورد روش های تربیتی کودکان تان با یکدیگر گفتگو کنید. روش های خود را بیان داده و دلیل هر کدام را برای دیگری توضیح دهید. و سعی کنید در آخر با یکدیگر به یک نتیجه مشترک برسید.

 

 



نوشته شده در تاریخ شنبه 92/3/4 توسط rayehezohur
 

خداوند شما را از شرایطی عبور می دهد که هیچ از آن سر در نمی آورید فقط به این دلیل که شما را به جایگاهی برساند که شایسته اش هستید. به او اعتماد کنید. 

اگر کسی با شما بدرفتاری کرد یادتان باشد، مشکل از اوست نه شما. آدم های نرمال هیچ گاه در صدد تخریب دیگران بر نمی آیند.

 

زمان بندی خدا بی نظیر است. نه هیچگاه دیر، نه هیچگاه زود. کمی بردباری می طلبد وایمانی بسیار. اما ارزش انتظار را دارد.

 

هر قدرهم کسی سرش شلوغ باشد، اگر علاقه اش به شما واقعی باشد، همیشه برایتان وقت پیدا خواهد کرد.

 

یک مرد ایده آل کسی نیست که بیشترین ثروت و جذاب ترین ظاهر را داشته باشد. بلکه کسی است که بداند چگونه لبخند بر لبانتان بنشاند و هر روز و همه روز تا ابد مراقبتان باشد.

 

نیاز نیست کارهای بزرگ انجام دهید.همین که کارهای کوچک را با عشقی بزرگ انجام دهید، کافیست.

 

هیچگاه کلید خوشبختی خود را در جیب دیگران قرار ندهید.

 

هیچگاه از "نه گفتن" نهراسید، چون ممکن است افسوس نگفتنش ترسناک تر باشد.

 

وقتی زندگی مسیرش را به سمت دشوارتر شدن عوض می کند، شما به سمت قویتر شدن تغییر مسیر دهید...

 

آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت نکنید، شاید قلبی بزرگ زیر لباسی کهنه پنهان شده باشد.

 

مردم دقیقا به همان صورتی با شما رفتار می کنند که شما به آنها اجازه می دهید.

 

گاهی باید تنها بایستید تا مطمئن شوید که هنوز هم می توانید...

 

قدردان داشته هایتان باشید نمی توانید باور کنید چه بسیار آدم هایی به داشتن آنها آرزومندند.

 

نه موانع می توانند شما را متوقف کنند نه مشکلات و نه آدم ها، تنها کسی که شما را متوقف می کند خودتان هستید.

 

میدانم هر چیزی که اتفاق می افتد دلیلی دارد اما گاهی آرزو می کنم که کاش میدانستم آن دلیل چه بود.

 

منتظر فرصت نایستید، خلقش کنید...

 





نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92/3/2 توسط rayehezohur

دو هفته پیش که با قطار داشتم میومدم مشهد،توی کوپه ما یه پسر دانشجویی به اسم آرش بود که از همون اول سفر من بیقراری ایشون رو می دیدم و برام جای سوال بود که چرا اینقدر آشفته هست!؟کمی که گذشت من بهش میوه تعارف کردم و این باعث آشنایی ما با همدیگه شد یه کم که گذشت من ازش علت این همه بیقراریش رو پرسیدم؟ و آرش سفره دلش رو اینطور پهن کرد:

آشفتگی و اضطراب من از ترم دوم دانشگاه شروع شد،زمانی که با دختری به اسم سمانه توی یکی از کلاس های عمومی آشنا شدم،از همون اول ترم من و سمانه به همدیگه نگاه های خاصی داشتیم و این نگاه ها رفته رفته به یه رابطه صمیمانه و عاطفی تبدیل شد،طوری که بعد از مدتی همه فکر و ذهنم شده بود سمانه! و بدجوری عاشقش شده بودم و اون هم منو خیلی دوست داشت؛ اصلا توی دانشکده دانشجوها من و سمانه رو با انگشت نشون میدادن و همه میدونستن که ما عاشق همدیگه هستیم! اما یه اتفاقی افتاد که نباید می افتاد و اون هم”ارتباط نا مشروع ” ما باهمدیگه بود!!! از اون روز به بعد احساسم نسبت به سمانه عوض شد و دیگه مثل قبل دوستش ندارم! و الآن به این نتیجه رسیدم که من به هیچ وجه نمیتونم با سمانه زندگی مشترک داشته باشم! همش این سوال برام مطرحه که اگه اون دختر پاکی بود چرا به این رابطه کثیف با من تن داد؟؟؟؟ از کجا معلوم که اون بعد از ازدواج به من خیانت نکنه؟!!!!! از طرفی هم من بهش قول دادم که باهمدیگه ازدواج میکنیم!!!!! الآن نمیدونم چه خاکی به سرم بریزم!!!!؟؟

نتیجه تحقیق یکی از آسیب شناس های اجتماعی به نام آقای دکتر قرائی مقدم که روی 50 پسر که “رابطه نامشروع” با دوست دخترشان داشتند این بود:

“”این پسران عنوان کردند که اگر تا آخر عمر هم مجرد باقی بمانند حاضر به ازدواج با این دختران نیستند چون خیانت توسط این افراد دور از انتظار نیست!”"

دوستان گلم نتیجه ای که می خوام از این مباحث بگیرم اینه که روابط قبل از ازدواج در قالب دوست دختر و دوست پسر عاقبت خوشی نداره!!!! اگه ازدواج هم صورت بگیره در زندگی دچار مشکلاتی میشن، که مهمترین مشکل وجود بدبینی بین زوج ها هست(مخصوصا بدبینی شوهر به زنش) و الآن خیلی از زوج هایی که تازه زندگی مشترکشون رو شروع کردن،مشکلشون همینه و در خیلی از مواقع تا مرز طلاق هم کشیده شدن !!!!

و در آخر می خوام بگم:

شاید بعضی ها این مطالب رو بخونن و تاثیری روشون نزاره و هیچ تغییری در مسیر زندگیشون ایجاد نکنن !!!به قول مولا علی(ع) : ما اکثر العبر و اقل الاعتبار!!!

اما چیزی که حقیقت بود رو من گفتم، خواه تو پند گیری و خواه ملال!!!!

منبع : جام نیوز



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 92/1/29 توسط rayehezohur

 بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آنها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات در زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آنها را تنگ می کند...

خصلتهایی که زندگی مشترکتان را تهدید می کنند، بسیارند اما اولین توصیه به زوجهای جوان این است که با اولین مشکل، فکر طلاق را به ذهنتان نیاورید. حتی در بحرانی‌ترین لحظات زندگی و اوج کشمکش‌ها نیز شاید طلاق تنها راه حل ممکن به نظر نیاید. چه بسا پس از آن، نوع دیگری از مشکلات در انتظارتان است.

هر یک از نکات زیر می تواند زندگی زناشویی را به بن بست بکشاند :

_ تعهد بیش از اندازه :

تعهد بیش از اندازه و خستگی جسمی و روحی در زوج های جوانی که در مدرسه یا دانشگاه تحصیل می کنند یا تازه در جایی استخدام شده اند بیشتر به چشم می خورد. آنها معتقدند باید اوایل ازدواج به دانشگاه بروید، کار تمام وقت داشته باشید، صاحب فرزندی شوید، خانه بسازید یا کار و کاسبی جدیدی راه بیندازید. این کارها مشکلات و سختی های زیادی به همراه دارد و بسیاری از زوج های جوانی که با این مشکلات روبه رو می شوند، پس از آن که ازدواجشان با شکست مواجه می شود با تعجب از خود می پرسند: «چرا چنین اتفاقی افتاد ؟»

مسئولیت و مشغله زیاد باعث می شود که زن و شوهر فرصت کمی برای همدیگر داشته باشند و بنابراین فاصله آنها روز به روز افزایش می یابد و زمانی می رسد که برای هم مثل دو غریبه هستند، پس سعی کنید در اوایل ازدواج، برای خود، کار و دردسر نتراشید و وقت بیشتری را با هم بگذرانید تا همدیگر را بیشتر بشناسید.

_ صورت حساب های بالا و بحث بر سر نحوه خرج کردن پول :

اجناس مصرفی خود را با پول نقد خریداری کنید، در غیر این صورت آنها را به صورت قسطی نخرید. تمام پولتان را برای خرید خانه یا اتومبیل که استطاعت خرید آن را دارید خرج نکنید. همیشه مقداری از پولتان را برای روز مبادا پس انداز کنید و با آن به سفرهای کوتاه بروید و اگر صاحب فرزندی هستید، آن را برای مواقع ضروری کنار بگذارید. سعی کنید درآمدتان را عاقلانه و درست خرج کنید.

_ خودپسندی :

در جهان دو گروه از مردم وجود دارند، افراد بخشنده و افراد گیرنده. ازدواج دو نفر بخشنده، می تواند رضایتبخش و خوشایند برای هر دو طرف باشد، بین دو نفر بخشنده و گیرنده همیشه اصطکاک وجود دارد، اما دو نفر گیرنده در عرض شش هفته زندگی مشترک، به جان هم می افتند و دمار از زندگی هم درمی آورند. خودپسندی و خودخواهی، ازدواج را به ورطه نابودی می کشاند.

_ دخالت والدین :

اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدینشان جدا نشوند، احتمال بروز مشکل در زندگی زناشویی آنها وجود خواهد داشت. بعضی از والدین دوست ندارند فرزندشان پس از ازدواج از آنها دور شود و ترجیح می دهند که در کنارشان زندگی کند. آنها به این مسئله توجه ندارند که در این صورت ممکن است باعث به وجود آوردن مشکل در زندگی مشترک فرزندشان شوند.

_ توقعات زیاد و بی جا :

بسیاری از زوجین انتظار دارند که پس از ازدواج وارد یک سرزمین پر از شادی و خوشبختی شوند. آنها همیشه رویای قصر پریان را در سر می پرورانند، غافل از این که گاهی اوقات در زندگی زناشویی مشکلاتی پیش می آید که عرصه زندگی آنها را تنگ می کند.

_ بحث و جدل :

سخن ما با کسانی است که فضای خانه را با بحث و دعواهای خود مسموم می کنند و باعث رنجش و نگرانی طرف مقابل خود می شوند و او را از ادامه زندگی مشترک دلسرد می کنند. بدبینی و حسادت، یکی از علل ایجاد جر و بحث زوجین است و خودبینی عامل دیگری است که باعث آزار رساندن به طرف مقابل می شود.

_ اعتیاد :

اعتیاد نه تنها باعث از هم پاشیدن زندگی مشترک می شود بلکه فرد را نیز از بین می برد. همیشه از مواد مخدر و مشروبات الکلی دوری کنید.

_ خیانت و بی وفایی نسبت به همسر :

ازدواج، پیمان و تعهد بین دو نفر است و آنها را متعهد می سازد که تا آخر عمر به هم وفادار بمانند و در غم و شادی های زندگی، شریک یکدیگر باشند. متأسفانه بعضی از همسران به این تعهد پایدار نمی مانند و پس از مدتی از جاده درستی منحرف می شوند و به همسرشان خیانت می کنند و با این کار کتاب زندگی مشترکشان را برای همیشه می بندند.

_ شکست در کار و تجارت :

این مسئله بخصوص در مردان بسیار به چشم می خورد. اضطراب و نگرانی که به دنبال این شکست ایجاد می شود، باعث آشفته کردن کانون خانواده می شود.

_ موفقیت در تجارت و کسب و کار :

شاید خطر موفق شدن در تجارت یا به اصطلاح یک شبه پولدارشدن بیشتر از شکست در تجارت باشد. گاهی اوقات، ثروت یکباره ای که به طرف خانواده ها سرازیر می شود باعث دور شدن آنها از یکدیگر و منجر به مرگ زندگی مشترک می شود.

 



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 92/1/28 توسط rayehezohur

·      مردان این روزگار از زنان خود چیزی بیش از یک کدبانوی خانه‌دار و مراقبت از فرزندانشان انتظار دارند. مردها از زنان می‌خواهند در زمینه‌‌های عاطفی و احساسی از آنها حمایت کنند.

·      زن عاقل از تلاش‌های شوهرش برای راضی کردن او قدردانی می‌کند.

·      وقتی مرد، خشمگین و ناراحت یا رنجیده است، مجاب کردن او با بحث و گفت‌وگو، بی‌مورد است.

·      وقتی مردی مرتبا از علاقه زنش به خود مطلع شود، سالم و قدرتمند باقی می‌ماند.  

·      واکنش‌های صمیمی زن و ابراز تشکر او از همسرش همچون آینه‌ای است که تصویری درخشان را منعکس می‌سازد.

·      در چرخه صمیمیت؛ نزدیک شدن، دور شدن، دوباره نزدیک شدن و فاصله دوباره، عشق را محکم‌‌تر می‌کند.

·      از نشانه‌های بیرون آمدن از مرحله تنهایی مرد، گرفتن دست همسرش و همچنین صحبت کردن با اوست.

·      مرد زمانی احساس علاقه می‌کند که زنش از کارهای او تشکر کند.

·      اگر می‌خواهید همسرتان اصلا‌ح شود، او را همان‌طور که هست، بپذیرید.

·      به اشتباه گمان می‌کنیم همسرمان باید مانند ما بیندیشد و احساس کند.

·      پند و اندرز و راه نشان دادن به مرد تنها در صورتی می‌تواند مفید باشد که مرد مستقیما این را از همسرش بخواهد.

·      بزرگ‌ترین اشتباه زن در رابطه زناشویی این است که نیازهایش را به همسرش اطلاع ندهد.

·      زنان احساس مقاومت همسرشان را در کمک کردن، اشتباه ارزیابی می‌کنند.

·      وابستگی بیش از اندازه به همسر هرگز درســت نیست.

·      مــــردها می‌خواهنــد تمجیــــد و تحسیـــن شوند.

·      بیشتر زن‌هــا متوجه نیستند که بی‌اعتمادی آنها نسبت به همسرشان تا چه اندازه آنها را رنج می‌دهد.

·      خواسته‌هایتان را از رابطه خود با همسر مطرح کنید و این تصور را نداشته باشید که همسرتان از آنچه در ذهن شما می‌گذرد، آگاه است.

·      اگر در برابر احساسات همسرتان مقاومت کنید، احتمالا در برابر این احساسات در درون خود مقاومت می‌کنید.

·      بهتر است هیچ وقت نگویید من مخالفم، بلکه‌ بگویید: «من فکر می‌کنم... به نظر من...»

·      زنان با درک نیازهای عاطفی همسرشان،‌ می‌توانند از منبع نارضایتی او آگاهی بیشتری به دست آورند.

·      سه نشانه تنش در مردها عبارت است از: پس کشیدن، غر و لند کردن و ‌سکوت

·      بیشتر مردها همسران خنده‌رو را دوست دارند

 



نوشته شده در تاریخ سه شنبه 92/1/6 توسط rayehezohur

برای داشتن سعادت و آرامش مطلوب در زندگی زناشویی، ارتباط سالم و سازنده میان زن و مرد، نیاز اصلی است و حرف اول را می‌زند. اما در بعضی موارد از ارتباطات زناشویی موانعی بر سر راه قرار می گیرد که البته رفع آنها تنها به خود همسران بستگی دارد و کاملاً دو طرفه است. در این مطلب به بیان و بررسی برخی از آنها می پردازیم:  

- سخت گیری
سخت گیری در خانواده مصادیق مختلفی دارد. از جمله آن ها می توان به بهانه گیری در امور خانه اشاره کرد. تجربه ثابت کرده است که این عمل جز ناراحتی خود و دلسردی همسر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. صفت سخت گیری جزیی از منفی نگری است که از نظر دین و اخلاق مذموم شمرده شده است. زیرا زمینه را برای رشد سایر اختلافات و ناسازگاری ها فراهم می کند. در گفتار و کردار آدمی همواره عیوب و نقایصی وجود دارد. هر اندازه انسان منفی نگرتر باشد، از زمینه موجود برای بهانه گیری، بیشتر بهره می جوید.
-
سخنان فتنه انگیز
یکی از مهم ترین عوامل اختلاف بین زن و شوهر این است که یکی یا هر دو خوبی های مرد و زن دیگری را به رخ هم بکشد. این گونه مقایسه های نا به جا فتنه انگیزی بزرگی در زندگی ایجاد خواهد کرد و جز تلخی و سردی کانون خانواده نتیجه ای به دنبال نخواهد داشت.

- تعصب و بی اعتمادی
گاهی در اثر عوامل مختلفی از قبیل علاقه افراطی و یا بدبینی ممکن است زن یا مرد نسبت به هم حساسیت بی مورد پیدا کنند. به طوری که در حفظ و پاکدامنی هم دچار وسواس و سخت گیری بی جا شوند. این گونه رفتارها و کنترل های افراطی زمینه روانی را برای سقوط انسان به سمت فساد و بی قیدی فراهم می کند. زیرا روح انسان در برابر فشار، عکس العمل نشان می دهد و شانه خالی می کندپیامبر اکرم (ص) در این رابطه می فرمایند: تعلیم دهید و آسان گیرید. سخت نگیرید و نوید دهید و دیگران را طرد نکنید..
-
ترشرویی
درست است کسی که ناراحتی و خستگی روحی دارد، ناخود آگاه آثار آن در چهره اش نمودار می شود. ولی اسلام به پنهان داشتن درد درون دستور می دهد. انتقال ناراحتی مسائل بیرون از منزل به همسر و یا بالعکس در ارتباط همسران مانع بزرگی در حفظ آرامش و سکون خانواده خواهد بود. امام علی (ص) در این رابطه می فرماید: خوشرویی مؤمن در چهره او و اندوهش در دل اوست.
-
ناسزا گویی
این عمل اگر برای روابط بیگانه شایسته نباشد، در مورد زن و شوهر به مراتب ناشایست تر است. زیرا آن ها می خواهند عمری با صمیمیت در کنار هم زندگی کنند. در روابط زناشویی اگر گاهی کدورتی پیش آمد کرد، نباید با کلمات تند و ناشایست بر آتش قهر آن دامن زد. باید مواظب بود که سخنی از دهن پریده نشود که بعداً موجب خجالت و شرمساری از طرف مقابل گردد. به طور کلی اخلاق در کلام، یکی از پشتوانه های تضمین کننده روابط زن و مرد به شمار می رود.
-
اهانت
خداوند توهین و آزار مؤمن را اعلام جنگ با خود به حساب آورده است. آزار زبان بدترین آزارهاست. زن و شوهر در سایه ازدواج از ارتباطی پیوسته برخوردار می شوند و لذا برای حفظ حرمت مؤمن باید کاملاً مواظب باشند که مبادا جمله ای از زبان جاری شود که باعث آزار دیگری شود. سرزنش، تهمت، دشنام و شماتت، هر کدام موجب آزار دیگری می شود؛ که علاوه بر کیفر الهی و عقوبت اُخروی، آرامش و سلامت زندگی را هم به هم می ریزد.
-
خودخواهی
گاهی خودخواهی و خود برتر بینی، اختلافات بزرگ و موانع سختی را در ارتباط با همسر ایجاد می کند. گاه مرد می خواهد بزرگی و تسلط خود را بر زن ثابت کند. اگر اطلاعات ناقص و سطحی از دین داشته باشد، بدون اجازه او از خانه بیرون رفتن زن را پیش می کشد و مغالطه می کند. همسرش را افسرده و غمگین می کند و خودش را ناراحت و خشمگین. در صورتی که دین می گوید همه این ها بهانه است و ریشه آن همان وسوسه شیطانی است که چیزی جز غرور و خودخواهی نیست. گاهی نیز زن به واسطه جمال و هنری که دارد یا به دلیل هر برتری دیگری که در خود احساس می کند، بر همسر خود فخر می فروشد. ریشه این رفتار هم، همان نفوذ شیطان با صفت غرور در روح اوست. در هر صورت روابط زناشویی سالم و اسلامی به هیچ وجه در فضای حاکمیت شیطان ممکن نخواهد بود.
-
چشم و هم چشمی
بر خلاف آن چه در تفکر عرف جا افتاده است، این مسئله هم از جانب زن و هم از سوی مرد پیش می آید. تنها نتیجه این اخلاق، ایجاد اختلافات زناشویی است. در صورتی که راه پیشگیری از این بیماری خیلی آسان تر است. اگر در روابط با همسر این دوای دینی مورد استفاده قرار گیرد، همه موانع برداشته می شود. طبق نظریه قرآن، مؤمن آن است که به تمام تجملات و چشم و هم چشمی ها و اسراف ها پشت پا می زند. سادگی اساس دین و شیوه بزرگان اخلاق بوده است. امام سجاد(ع) در این رابطه می فرمایند : تمامی خیر و خوبی در بریدن طمع و چشم نداشتن به آنچه در دستان مردم جمع شده است.
-
لجاجت
یکی دیگر از شاخه های منیت، لجاجت است. خطر این رذیله به حدی بزرگ است که می تواند اساس زندگی را مختل کند. کسانی هستند که اگر حق را ببینند زیر بار آن نمی روند. حاضرند سنگی بر سر آنان بیاید، آتشی آنها را بسوزاند، اما زیر بار نروند. از جمله چیزهایی که نمی گذارد همسران بر دل هم حکومت کنند، لجاجت است. اگر در شرایطی قرار می گیرید که نمی توانید از نظر خود کوتاه بیایید برای درمان مساله خود را وادار به رفتار خلاف آن کنید. در وهله اول برای شما سخت است اما به مرور برایتان عادت می شود. یادتان باشد انسان می تواند تغییر کند و خصوصیات خود را کمال بخشد.
-
توقعات بی جا
زندگی زناشویی میدان مشترک کمال زن و مرد محسوب می شود. بنابراین برای داشتن آرامش و رضایت از زندگی، باید میزان خواسته ها و انتظارات زن و مرد از هم متناسب با قدرت و توان طرف مقابل باشد. در غیر این صورت فشار های روانی بر زندگی حاکم می شود و روابط خانوادگی دچار اختلال می گردد.
-
انتقاد ناپذیری
اسلام و تربیت دینی کاملاً روحیه انتقاد پذیری را تأیید می کند امام جواد (ع) می فرمایند : مومن نیاز دارد به توفیقی از طرف خدا و به پندگویی از طرف خودش و به پذیرش از کسی که او را نصیحت کند. خطر انتقاد ناپذیری، این است که محبت میان زن و شوهر را کمرنگ می سازد و حس لجاجت را در آنان تقویت می کند.
-
نا سپاسی
طبع انسان طوری است که وقتی در نعمت واقع شود، سپاسگذاری نمی کند و هنگام مصیبت و سختی، صبر و شکیبایی را از دست می دهد. این صفت اخلاقی ناپسند در محیط خانواده نیز بروز می کند و می تواند از سوی هر کدام از زن یا مرد، آشکار شود. به گونه ای که زحمات و محبت های طرف مقابل را درک نکرده و یا برای آن اهمیتی قائل نشود. این برخورد به مرور زمان اختلال شدیدی در روابط همسران ایجاد می کند.
-
سوء تفاهم
در سخن گفتن باید روشی را در پیش گرفت که از بروز سوء تفاهم جلوگیری شود. چه بسا اتفاق می افتد که گفته ها با شنیده ها همخوانی ندارد. چیزی که می گوئیم غیر از چیزی است که طرف مقابل از آن می فهمد. برخی افراد به جهت دارا بودن روحیه ای خاص، برای دچار شدن به سوء تفاهم به شدّت آماده اند و ذهن آن ها از هر سخنی، برداشتی نا مطلوب دارد. این افراد از خوش بینی بی بهره اند و حفظ روابط با آن ها بسیار دشوار است. برخی روان شناسان عامل اصلی اختلافات زناشویی را سوء تفاهم می دانند. آن ها معتقدند ریشه اصلی مشکلات زناشویی این است که دو طرف، به درستی به مقاصد حقیقی هم پی نمی برند. بنابراین همسران باید از گمان های بی اساس، تعبیر و تفسیرهای منفی و وسواس های فکری خود داری کنند تا آسیبی به روابط زناشویی شان وارد نشود.
-
خشم و عدم کنترل آن
تردیدی نیست که خشم و عصبانیت در سلامت جسمی و روحی انسان آثاری بسیار ویرانگر دارد و بیماری های مهمّی را به دنبال می آورد. از بعد اجتماعی نیز مشکلات جدی در روابط با دیگران ایجاد می کند و از محبوبیت و صمیمیت انسان می کاهد. در آموزش های دینی توصیه شده که در حال خشم، تصمیم نگیریم و برای کاهش این حالت، تغییر موقعیت بدهیم. مثلاً اگر ایستاده ایم، بنشینیم و در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است : هیچ جرعه ای با ارزش تر از جرعه خشمی که فرو برده شود، نیست! اگر یکی از زوجین فردی عصبی است، طرف دیگر باید بکوشد با درک موقعیت، از تحریک عصبانیت او خودداری کند و با سکوت و خویشتنداری، او را در کنترل هیجان عصبی خویش یاری کند. بعد از فروکش کردن خشم، می توان در یک فرصت مناسب با همسر خود به گفتگو پرداخت و او را از تکرار این گونه برخوردها بر حذر داشت.
-
زندگی دیگران را به رخ همسرکشیدن
برخی همسران پیوسته زندگی دیگران را به رخ همسر می کشند و با این وسیله او را تحقیر می کنند. زن و شوهر موظفند برای حفظ روابط صمیمانه و مهر آمیز، یک بار و برای همیشه دست از مقایسه های ویرانگر بردارند و به این وسیله، موجبات آزردگی یا تحقیر طرف مقابل را فراهم نیاورند. گاه این نوع مقایسه ها به خانواده های زن و شوهر نیز کشیده می شود و هر یک از دو طرف، خانواده و بستگان خود را با بستگان طرف مقابل مقایسه می کند و امکانات و امتیازات آن ها را به رخ همسر می کشد. این نوع جر و بحث ها به کشمکش و درگیری می انجامد. در حقیقت این گونه رفتارها از ضعف های شخصیتی دو طرف حکایت می کند و نشان می دهد که این قبیل افراد هنوز به رشد و بلوغ فکری و روحی لازم نرسیده و راه و رسم زندگی مشترک را نیاموخته اند.
-
بیان گلایه ها

در یک ارتباط سالم گلایه ها و دلخوری ها و رضایت ها و خشنودی ها نیز به طور مناسب مطرح می شود. بعضی افراد تا سر صحبت باز می شود، حتماً چند گلایه و انتقاد در آستین دارند که طرف مقابل را با طرح آن ها آزار می دهند. طرح گلایه هر چند در جای خود لازم است، اما نباید در بیان آن ها زیاده روی کرد. در بیان گلایه باید موقع شناس بود و فرصت مناسبی را برای این کار در نظر گرفت. زمانی که مرد خسته و آزرده از راه می رسد، یا زن به کار ظریفی مشغول است، زمان مناسبی برای بیان ناراحتی یا شکایت نیست.
-
جر و بحث
یکی از مسائل اساسی در حفظ ارتباط، پرهیز از جر و بحث و جدال های تند بر سر مسائل گوناگون و گاه کم اهمیت است. این گونه بحث ها آثاری مخرّب بر روابط انسانی بر جای می گذارد و موجب دور شدن از هم و دلخوری و رنجش خاطر همسران می شود. به این ترتیب روز به روز از میزان تفاهم آن ها کاسته می شود. اغلب زن یا شوهر نظری را ابراز می کند و با پافشاری، قصد تحمیل آن را بر دیگری دارد، هر چند آن نظر ممکن است دقیق و درست نباشد. طرف مقابل هم برای فرار از این تحمیل با تمام وجود در برابر آن موضع می گیرد. اینجاست که دامنه حمله و دفاع گسترده تر می شود و کار به مشاجره لفظی می کشد. تجربه نشان داده در همه این موارد، معمولاً جدال بر سر حق و باطل نیست. بلکه بر سر خود و به کرسی نشاندن حرف خود است. بنابراین کسانی که با آفت خودخواهی در مبارزه اند، از وارد شدن به این جدال ها می پرهیزند. از سفارشات امام علی (ع) است که از ستیزه و خصومت بپرهیزید که این ها دل های برادران را بیمار می کند و نفاق را می رویاند.

 

منبع: پرشین‌استار



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/12/19 توسط rayehezohur

مردانشان را با میلی مهار نشده راهی جامعه ای می کنند که گرگان در لباس پری خود را می فروشند، در حقیقت این کار باز گذاشتن درب اتاقشان به روی زنانیست زاییده شهوت.

می گوید شوهرش با خانمی رابطه دارد. تقریباً امری مسلم شده است که همچین اتفاقی افتاده است. هرچه می کند همسرش از این کار دست برنداشته و دل از آن زن نمی کند. زندگی شان شده است چیزی شبیه به جهنم! و دغدغه روز و شب این بانو این شده است که چگونه این زن وارد اتاق خواب همسرش شده و او متوجه نشده است!؟!

متأسفانه همه مان از این موردها دیده ایم یا حداقل شنیده ایم. مظلوم واقعه هم آن زنیست که همسرش او را طرد کرده و ظالم هم آن خانمی که مرد را اغفال نموده است. طبق روال همیشگی نوشته هایم لطفاً دید عمومی نسبت به اینگونه وقایع را کنار گذارید. بی طرف بنگریم.

واقع بینانه که بنگریم، آنکه اغفال شده و به عبارتی از غفلت او سوء استفاده شده مرد نیست بلکه همسر ایشان است. آن زن به عنوان همسر، ناخودآگاه کوتاهی هایی نموده که به مرد جواز این خطا را داده است. کوتاهی در امور زناشویی، رفتار سرد در برخورد با همسر، ابراز نکردن علاقه، ایجاد سوء تفاهم های پی در پی، اهمیت ندادن به عقاید شوهر و گاهی حتی توهین به شعور عاطفی او باعث ترک خانه و جستجوی مأمنی بهتر توسط مرد می گردد. هرچند این ها دلایلی کوچک برای یک خیانت بزرگ است اما واقعیتی است انکار ناپذیر. باید قبول کرد که همه از تربیت صحیح دینی و خانوادگی برخوردار نیستند. همه مردها اهل تزکیه نفس و نیستند. مردی که قرار است چرخ اقتصادی زندگی را بچرخاند، در این جامعه هم باشد و در عین حال خطا هم نکند نباید افکارش از امیال دیگر، به وسیله محبت همسرش به او، جدا شود تا بتواند هرچه بهتر هدفش را دنبال کند؟

وقتی اینها را کنار هم بگذارید کم کم به یک جامعه ویران می رسید. از یک سو زنانی که در هر جایی که مجال یابند خود را عرضه می کنند و از سویی دیگر مردان سرخورده ای که جویای همچین اراذلی هستند و با این عمل خود به فساد و فروپاشیدگی خانواده خود و دیگران دامن می زنند، و در حقیقت زنان جامعه اند که چنین می کنند. همان زنانی که در خانه می شویند و می پزند و به خود می بالند که لوستر خانه شان (که شاید مرد خانه سالی یکبار هم به آن نگاه نکند) برق می زند از تمیزی، مردانشان را با میلی مهار نشده راهی جامعه ای می کنند که گرگان در لباس پری خود را می فروشند، در حقیقت این کار باز گذاشتن درب اتاقشان به روی زنانیست زاییده شهوت. و مردانی که همیشه از آنها به نام اغفال شده(!!!) یاد می شود، اولین مسیر آسفالت شده با هوس را انتخاب کرده و به سمت تباهی می روند.

در نتیجه به این گره کور می رسیم که زنانی هستند که فقط خانه دار اند و بچه دار، و گاهی همان هم نیستند و شوهرانی که با یک بی محبتی کوچک میل تنوع طلبی شان گل می کند! زنان را باید توصیه کرد به همسرداری، ابراز عشق و هم قدم شدن با همسر در مسیر زندگی و مردان را باید توصیه نمود به خویشتن داری و صبر در برابر ناملایمات. هر دو عضو جامعه را نیز باید هدایت کرد به سمت فرهنگ خانواده اسلامی، الگوپذیری از ائمه، مطالعه در مورد امور زناشویی و سازش با یکدیگر.

 منبع: وبلاگ”بانوی هفت اقلیم”

 



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/12/17 توسط rayehezohur

صد بار گفتم این کار رو نکن! گوش نکردی حالا بکش!تو همینی دیگه! می‌‌دونستم این جوری میشه... بفرما اینم نتیجه‌ی هنر جناب‌عالی!

یکی از رفتارهای مخربی که اثرات زیان‌آور و جبران‌ناپذیری بر روابط بین همسران جوان به خصوص در دوران عقد دارد، سرزنش و تحقیر و خرد کردن شخصیت یکدیگر است. حتماً برای شما هم پیش آمده که اشتباهی کرده‌اید و به خاطر عمل اشتباه شما اتفاقات ناراحت کننده‌ای افتاده و مشکلاتی رخ داده که خودتان هم نمی‌خواستید اتفاق بیفتد. حال تصور کنید در وضعیتی هستید که می‌دانید اشتباه کرده‌اید و اشتباه‌تان را قبول دارید. در همین اوضاع و احوال یک نفر مدام عمل یا سخن اشتباه شما را به رخ‌تان بکشد و هر لحظه به شما یاد‌آوری کند که " می‌بینی؟ خطای تو باعث بوجود آمدن این اوضاع شد!" و" اگر کمی فکر می‌کردی این‌طورنمی‌شد" و .... واقعاً در این اوضاع چه حالی می‌شوید؟!

اگر همه‌ی ما می‌توانستیم گاهی خودمان را به جای طرف مقابل‌مان بگذاریم، شاید خیلی از مشکلات و مسائل لاینحل زندگی هرگز اتفاق نمی‌افتاد. سرزنش و سرکوفت زدن به یکدیگر خصوصاً در دوران عقد و نامزدی یکی از بزرگ‌ترین آفت‌های زندگی زناشویی به شمار می‌رود. زوج جوانی که تازه عقد کرده‌اند و هنوز به خصوصیات اخلاقی و رفتاری یکدیگر آگاه نیستند، مسلماً مدتی طول می‌کشد تا به درک درستی از رابطه‌شان برسند و در طی این مدت هر لحظه ممکن است بین آن‌ها سوءتفاهم یا دلخوری پیش بیاید که ناشی از عدم شناخت درست آن‌ها از یکدیگر است. حال تصور کنید زن یا شوهر به محض پیش آمدن کوچک‌ترین مشکل یا اشتباهی از جانب طرف مقابل، شروع به سرزنش او کرده و بارها و بارها چه در روابط خصوصی‌شان و چه در جمع خانواده و دوستان و... مدام اشتباه همسرش را به روی او بیاورد و تکرار کند و او را مورد تمسخر قرار دهد و... به نظر شما چه بر سر طرف مقابل این رابطه می‌آید؟ در بهترین حالت ممکن، او اعتماد به ‌نفسش را از دست می‌دهد و نه تنها نمی‌تواند رفتار اشتباهش را اصلاح کند، بلکه به دلیل عدم اعتماد به نفس ممکن است روز به روز بدتر شود و از ترس این‌که نکند اشتباهی مرتکب شود کم‌کم به این نتیجه برسد که بهتر است دست به هیچ کاری نزند و به این ترتیب تبدیل به انسانی ضعیف‌النفس و منفعل شود که هم خود و هم اطرافیانش او را موجودی ترسو و بی‌اعتماد به نفس تلقی کنند.

رابطه‌ای که مدام در آن سرزنش و سرکوفت نسبت به یکدیگر وجود دارد، رابطه‌ای متزلزل و ناپایدار است که هر لحظه امکان گسست و از هم پاشیدگی در آن وجود دارد. زن و شوهری که مدام در حال ایراد گرفتن از یکدیگر و یاد‌آوری اشتباهات گذشته‌شان به هم هستند، دچار نوعی کینه و دلخوری دائمی در رابطه‌شان می‌شوند و مدام به دنبال نقطه ضعفی از دیگری هستند تا به قول معروف مچ‌گیری کنند و بدین وسیله، به خیال خودشان تلافی کنند و انتقام بگیرند! به نظر شما چنین رابطه‌ای به کجا خواهد انجامید؟

اگر در دوران عقد، بنای زندگی مشترک بر پایه‌ی مهر و محبت استوار باشد و همسران به خصوص زوج‌های جوان با این تفکر تشکیل زندگی ‌دهند که یکدیگر را برای رسیدن به کمال انسانی یاری کنند، مسلماً در صورت بروز اشتباه و خطایی از طرف مقابل بلافاصله سعی می‌کنند آن را بپوشانند و اجازه ندهند این اشتباه از رابطه‌ی دو نفره‌شان فراتر رود

خداوند در قرآن تشبیه بسیار زیبایی دارد آنجا که زن و شوهر را لباس یکدیگر می‌خواند. اولین و مهم‌ترین خاصیت لباس پوشانندگی است. پس فراموش نکنید شما لباس همسرتان هستید و مهم‌ترین وظیفه‌ی شما وقتی اشتباهی از او سر می‌زند، پوشاندن و مخفی نمودن آن اشتباه است. شک نکنید اگر با چنین تفکری در زندگی پیش بروید، بزرگترین خطاها و اشتباهات هم در چهار دیواری خانه و بین خودتان رفع و رجوع خواهد شد و هیچ‌کس جز شما و همسرتان از اشتباهات شما مطلع نخواهد شد.

 

 



نوشته شده در تاریخ شنبه 91/11/7 توسط rayehezohur

سلام دوستان گرامی

جهت دریافت مشاوره و یا پرسش سوالهای خود می توانید با سامانیه پیغامگیر رایحه ظهور به شماره 09190602893 تماس گرفته تا در اسرع وقت به سوالهای شما عزیزان پاسخ داده شود.

به امید موفقیت روز افزون



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/11/1 توسط rayehezohur

 امروز می خواهیم اثر انرژی جنسی را بر وبلاگ ، چت و فعالیتهای جوانان از دید فرویدی بنویسم.

این جمله را شاید از فیزیک یادتون باشه که :

 "انرژی از بین نمی رود فقط ازشکلی به شکل دیگر در می آید."

این اصل در امور روانی هم به نحوی صادق است. مثلا انرژی جنسی جوانان می تواند از شکلی به شکلی دیگر در بیاید. مثلا فردی که تا دیروز حال نداشت چایی شیرین بخورد چون مجبور بود آنرا هم بزند ، امروز می بینی که وبلاگی زده و  تا ساعت 3 نصف شب وقت می گذاره و آپدیتش می کنه و در وبلاگش ، هم ادبیات می بینی هم فلسفه و هم سیاسیت و هم .

تلنگر دختر یا پسری کافیه تا او ساعتها وقت صرف کند تا نوعی در دید او  قرار گیرد  و با وی ارتباط برقرار کند. حالا یا مثبت یا منفی.

بعضی در بی وفایی پسران قلم فرسایی می کنند و بعضی هم به عکس. و جالب اینه که به نوعی آخر یادداشتهایشان نیز می نویسند که بی او می میرند. و زندگی بدون جنس مخالفشون غیر ممکنه.( البته فقط یکی از افراد جنس مخالفشون را قید می کنند که همان معشوق آنهاست)

اکثر وبلاگهای احساسی را که می خوانید به سادگی (بدون اینکه مطمئن باشید) می توانید در مورد مجرد یا متاهل بودن صاحب وبلاگ حدس بزنید، شاید به خاطر اینست که مجرد ها و متاهل ها  انرژی روانی خود را هر کدام به نحوی در راستای نیاز خود از شکلی به شکل دیگر تبدیل می کنند.

البته بعضی وقتها تبدیل انرژی موجب ارتقاء فرد می شود. و بعضی وقتها موجب اتلاف وقت و یا حتی خود تخریبی فرد می شود. (‌در گوگل؛ جوک ، شعر ، سرگرمی و را جستجو کنید و آمار بگیرید) ، یک جستجو در گوگل بکنید تا وبلاگ افراد پرخاشگر ، افسرده ، غمگین ، تنها ، شکست خورده و . را ببینید.

در مورد  اتاقهای گفتگو یا چت هم حرفی نمی زنم.

 هم چنین در مورد آمار هایی نیز که  از جستجو جوانان ایرانی  در اینترنت ارائه می شود هم ترجیح می دهم سکوت کنم.

 

نتیجه 1:

از حلوا حلوا دهن ما شیرین نمیشه .

نتیجه 2:

مجردی وقت تمرین است و متاهلی وقت عمل ، وقت تمرین را با خیالبافی و وقت عمل را به افسوس گذشته تباه نسازیم.

نیتجه 3 :

‌اگر خواستیم  انرژی را  تبدیل کنیم، لااقل در مسیر سازنده ای برای خودمان و دیگران به جریان بیندازیم.

نتیجه 4 :

 نسخه همگانی برای سرخوردگان عشق اینست که انرژی خود را تبدیل کنند.(‌در راستای مثبت ).

جوان برای ادامه زندگی خود  نیازمند به یک نفر از جنس مخالف هست ، نه لزوما یک نفر خاص که تصادفا سر راه آنها قرار گرفته است. و اگر فکر می کنند معشوق آنها بهترین معشوق عالم بوده است پس می بایست تمام عالم همان معشوق را برمی گزیدند. که اینطور نیست . ‌یعنی هر کس تنها معشوقی را که بر سر راهش بوده است برگزیده است. این بدان معنی است که اگر در راه دیگری قرار بگیرند معشوق دیگری خواهند یافت .

پس: تنها نیاز به داشتن معشوق هست که در همگان یکسان است.

 

تبصره: این یاداشت برداشتی از رویکرد فروید است. بعضی فروید را لعن و بعضی نقد می کنند ولی ما در اینجا فقط نقل کردیم.

 

شما در وبلاگتون چی می نویسد و وقتتون را در اینترنت چگونه می گذرانید؟

 

 

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/10/17 توسط rayehezohur
<      1   2   3   4   5      >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک

  • آی تی ایران
  • قالب میهن بلاگ
  • ضایعات
  • انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس